دلنوشته های من

الهی...

1392/7/17 12:23
نویسنده : سمیرا
222 بازدید
اشتراک گذاری

من توانایی صیانت از تقسیم را ندارم و در منجلاب گناه مغروقم من چون برگی

زردم که حتی با نسیم کوچکی از وسوسه فرسنگ ها از اصالتم دور میشوم.

ولی هنگامی که عشق تو را در دل دارم، عشقی شعله ور که خود جرقه های

آتشین آن را در دلم برافروختی حتی تندبادهای هوا و هوس نیز قادر نیستند

ریشه هایم را که در خاک انسانیت فرو رفته ذره ای از جای خود تکان دهد.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

مامان پریسا
19 مهر 92 19:32
سمیرا جون خیلی قشنگ نوشتی.

عکست هم خیلی نازه.
مرسی، ولی خودم ننوشتم

amir
20 مهر 92 13:52
khili ghashang bod
چشمات قشنگ میبینه عزیزم
مامان ندا
20 مهر 92 23:56
سلام سمیرای عزیز
کم میای خانم گل وقتی هم میای رمز دار میای
امیدوارم حالت خوب باشه مطلب جالبی بود گرچه خودت ننوشتی
دوستت دارم
سلام ندا جون ببخشید مطلب خاصی نیست خاطرات گذشتستممنون گلم منم خیلی دوستت دارم