دلنوشته های من

واسه متاهلا

ببـوسیـدش♥ ♥ حتـی اگه با هم دعـوای بـدی کرده باشیـد ♥ببـوسیـدش♥ حتـی اگه بهتـون گفته باشه از این زنـدگی کوفتـی خسته شـده ♥ببـوسیـدش♥ ...حتـی اگه خیلی وقته براتـون گـل نخـریده ♥ببـوسیـدش♥ حتـی اگه شما رو رنجـونده و غـرورش نمیذاره دلجـویی کنه ♥ببـوسیـدش♥ حتـی اگه گرسنه اس و با شما مثل آشپـز دربـارش برخـورد می کنه ♥ببـوسیـدش♥ وقتی تو چشـاش پر خواستنه ♥ببـوسیـدش♥ حتــی وقتــی ناغافل لباسـی رو خریـده که هفته ی پیش پشت ویتریـن دیدین و فقـط یه کلمه گفتین این چه خوشگله ♥! حتـی اگه رو دنـده ی ” نه ” گفتن افتـا...
19 ارديبهشت 1393

بدون عنوان

دکترا قبول شدم حالا باید برم مصاحبه اون جایی که میخواستم قبول نشدم ولی بازهم خدا رو شکر هرچیزی که خدا بخواد اون بهترینه  آخر هفته رفتیم تهران عروسی دخترخالم بود تنوعی بود خوب بود خوش گذشت. یروزهم رفتیم خونه پسرعموی مامانم اولین بار بود خونشون میرفتیم خیلی خونگرم و مهمون نواز بودن اولین بار بود که دختراشو میدیدم دیدن فامیلای جدید خیلی خوب و هیجان انگیزه خیلی دوست داشتنی بودن خیلی خوش گذشت کلی گفتیم و خندیدیم انگار سالها بود همدیگه رو میشناختیم. دیروز برگشتیم حالا باید بشینم واسه مصاحبه درس بخونم هفت خان رستم رو باید طی کنیم. دوستای مهربونم واسم دعا کنید . بفرمایید چاقاله اگه گفتید دست من کدومه ...
16 ارديبهشت 1393

بدون عنوان

   یاد من باشد فردا دم صبح جور دیگر باشم بد نگویم به هوا،  آب ، زمین مهربان باشم،  با مردم شهر و فراموش کنم،  هر چه گذشت خانه ی دل،  بتکانم ازغم، ه ،و به دستمالی از جنس گذشت بزدایم دیگر،تار کدورت، از دل مشت را باز کنم، تا که دستی گردد و به لبخندی خوش دست در دست زمان بگذارم یاد من باشد فردا دم صبح به نسیم از سر صدق، سلامی بدهم و به انگشت نخی خواهم بست تا فراموش، نگردد فردا زندگی شیرین است، زندگی باید کرد گرچه دیر است ولی کاسه ای آب به پشت سر لبخند بریزم ،شاید به سلامت ز سفر برگردد بذر امید بکارم، در دل لحظه را در یابم من به بازار محبت بروم فردا صبح ...
9 ارديبهشت 1393

وقتی 5 سالم بود...

وقتی بچه بودم تا یه سنی هر وقت میرفتیم دشت و صحرا تا ولم میکردن یه بغل گل میچیدم. لباس آبیه منم ، اون یکی هم خواهرمه ...
4 ارديبهشت 1393

روز مادر مبارک...

مادر وقتی از تو حرف می زنم احساس می کنم به خدا نزدیکترم و در مقدس ترین نقطه لحظات زندگی قرار گرفته ام.  مادر، مادر… نمی دانم معنای این واژه را در کجا جستجو کنم؟ در زلال اشک؟ بخشندگی خورشید؟ سرسبزی بهار؟  ای بهتر از همه کلمات! ای خواستنی تر از عشق! دوست دارم خورشید را تقدیمت کنم و ستاره ها را بالای سرت بچینم و دستهای پینه بسته ات را در دستهایم بفشارم و در نگاه خسته و زیبایت گم شوم و بگویم دوستت دارم مادر. روزت مبارک دوستای عزیزم، مامانای مهربون و دوست داشتنی روز مادر و روز زن رو بهتون تبریک میگم و از خدا میخوام که همیشه شاد و سلامت باشید. فردا نتیجه کنکورم میاد ازتون میخوام با دلای پاکتون واسم دعا ...
30 فروردين 1393